- قرص خواب و قرص خواب و قرص خواب
باز هم شب است
پس کجاست آفتاب؟
مرد!
صبرت ار به طاقت آمدهاست
زین شب چراغ مردهی ملول
هوش آفتابیت کجاست؟
گر به جستجوی سطرهای روشن سپیدهای
با چراغ چشم جغد
آسمان تیره را ورق مزن.
- قرص خواب و قرص خواب و قرص خواب
باز هم شب است
پس کجاست آفتاب؟
ریسمان باد را رها کن ای یقین!
چلچراغ خویش را به طاق دیو بادها منه
بنگر آن شهاب را که در هجوم وحشت نجوم
سنگ در چهل چراغ سبز کهکشان مینهد.
گوش کن!
کیست آن که زخمه میزند، در آن سوی جنون
بر سه تاری این چنین حزین
در شب دهن دریدهی دهل درای
گوش کن صدای کیست؟
اشک های من بدل به شعر میشود
روی گونهی ستارهها
- قرص خواب و قرص خواب و قرص خواب
باز هم شب است
پس کجاست آفتاب؟
قرص خواب و آفتاب؟
در شبی چنین جذامی و سمج
وین زمانهی زمهریری زمخت
نیست آفتابی، ار که هست
بیگمان،
در دل من و شماست.
- قرص خواب و قرص خواب و قرص خواب
باز هم شب است
پس کجاست آفتاب؟
نظرات شما عزیزان: